هن و هنلغتنامه دهخداهن و هن . [ هَِ ن ْ ن ُ هَِ ن ن ] (اِ صوت ) کنایه از نفس نفس زدن حاصل از خستگی و یا بیماری است .
ساماندهی پیشامدهاincident handlingواژههای مصوب فرهنگستانرسیدگی به موارد نقض خطِمشیهای امنیتی و دستورالعملهای آن
inدیکشنری انگلیسی به فارسیکه در، به، از، با، بر حسب، توی، در ظرف، بالای، روی، هنگام، در توی، اندر، نزدیک، بطرف، نزدیک ساحل