insecureدیکشنری انگلیسی به فارسیناامن، متزلزل، سست، غير مطمئن، غیر قطعی، غیرمحفوظ، بدون ایمنی، بی اعتبار، نا معین
پیشِ کناریlateral incisor, lateral incisor tooth, second incisor, second incisor toothواژههای مصوب فرهنگستاندومین دندان پیش در هر چارَک دندانی که بین دندان پیشِ مرکزی و دندان نیش قرار دارد متـ . بُرندۀ کناری
پیشِمرکزیcentral incisor, first incisor tooth, medial incisor, central 1واژههای مصوب فرهنگستاناولین دندان پیش در هر چارَک دندانی که مجاور خط میانی قرار دارد متـ . بُرندۀ مرکزی