دوباره!encore (fr.) 1, bis 1واژههای مصوب فرهنگستانعبارتی که بیان آن از سوی حضار به معنای درخواست اجرای مجدد قطعهای از قطعات اجراشده یا حتی اجرانشده است
قطعۀ بازاجراencore (fr.) 2, bis 2واژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که بنا به درخواست حضار مجدداً اجرا میشود متـ . بازاجرا
incorporateدیکشنری انگلیسی به فارسیترکیب کردن، یکی کردن، جا دادن، متحد کردن، داخل کردن، دارای شخصیت حقوقی کردن، ثبت کردن، بهم پیوستن، امیختن، غیر جسمانی
incorporateدیکشنری انگلیسی به فارسیترکیب کردن، یکی کردن، جا دادن، متحد کردن، داخل کردن، دارای شخصیت حقوقی کردن، ثبت کردن، بهم پیوستن، امیختن، غیر جسمانی