25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
nonromantic
ungroundable
nonmotivated
nonimitative
unfurnitured
nonnormally
بیشتر بدانید
ribhus
صمغالسذاب
تار کردن چشم
ظرفیت
مشعوف قاجار
کارپی
جستوجوی دقیق
incumbrancer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غیرمنتظره
جستوجوی همآوا
encumbrancer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محكوم كننده
encumbrance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرامت، مانع، قید، بار، اسباب زحمت، گرفتاری، گرو، سربار
encumbrances
دیکشنری انگلیسی به فارسی
غرامت، مانع، قید، بار، اسباب زحمت، گرفتاری، گرو، سربار
incumbrance
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سابقه