نفوذ می کند، کج کردن، گرداندن، صرف کردن، خم کردن، منحنی کردن
انفجار، کج کردن، گرداندن، صرف کردن، خم کردن، منحنی کردن
اعمال، ضربت وارد اوردن، تحمیل کردن، ضربت زدن