بیمه شده
بیمه شده، بیمه شونده
حزب مجروح
متحمل شد، وارد امدن، موجب شدن، متحمل شدن بر
خرج کردن
unshirred
پیش بیمه شده
بیمه نشده
بیمه مجدد، بیمه اتکایی کردن، دوباره بیمه کردن
کم درآمد