25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
interlarded
interlards
interlard
sympathising
sympathise
humdrums
بیشتر بدانید
اَپْ
phrensies
خشک استخر
glow discharge
محنه دان
تولید کردن (شیمی)
جستوجوی دقیق
interlarding
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همدردی، امیختن، بمیان اوردن