25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
inurned
inurn
inurns
bury
inhumed
inhumes
بیشتر بدانید
stabilivolt
خیکروغن
تناسف
حتمة
Poinciana regia
کجکه
جستوجوی دقیق
inurning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزش، در ظرف نگاهداشتن، در خاکدان ریختن، بخاک سپردن