غذای نیمهخشکintermediate moisture food, IMF, semi-moist foodواژههای مصوب فرهنگستانمادۀ غذایی با رطوبت کاهشیافته (بین 15 تا 50 درصد) و بافت نرم که به نگهداری در یخچال نیاز ندارد و ممکن است بدون آمادهسازی مصرف شود
حنفلغتنامه دهخداحنف . [ ح َ ] (ع مص ) میل کردن . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). کژ قرار دادن پا. (از اقرب الموارد).
investigateدیکشنری انگلیسی به فارسیتحقیق کردن، بررسی کردن، رسیدگی کردن، پژوهیدن، جستار کردن، وارسی کردن، استفسار کردن، اطلاعات مقدماتی بدست اوردن، تفتیش کردن، باز جویی کردن