clearanceدیکشنری انگلیسی به فارسیترخیص کالا از گمرک، ترخیص، اجازه، زدودگی، اختیار، برداشتن مانع، روزنه، رخصت، صافی
clearancesدیکشنری انگلیسی به فارسیفاصله ها، ترخیص، ترخیص کالا از گمرک، اجازه، زدودگی، اختیار، برداشتن مانع، روزنه، رخصت، صافی