ایزینگ
عصبانی شدن
تسکین دهنده، سبک کردن، راحت کردن، ازاد کردن
سرخ کردن، شکر و تخم مرغ روی شیرینی
جابجایی
شکر یخ زده
بی وقفه
محدود کردن
بی اهمیت شدن، بی اهمیت دانستن، مبتذل کردن
تسخیر، تصرف، توقیف، بهم بستن
شناختن، درک کردن، دانستن