جافیشیjackواژههای مصوب فرهنگستاننوعی مادگی که با اتصال دو شاخه یا چندشاخه به آن اتصال الکتریکی برقرار میشود
جک بارگیریloading jackواژههای مصوب فرهنگستانجکی که بعد از استقرار ماشین بارزن برای ثابت نگه داشتن آن باز میشود و بر روی زمین قرار میگیرد
واماندگی جکjack stallواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن بار آئرودینامیکی وارد بر سطح بر نیروی فعالگر غلبه میکند
خودراهاندازی بیتکرارjackknifeواژههای مصوب فرهنگستانیکی از روشهای ارزیابی استواری تبارشاخهنگاره که در آن ماتریس را با نمونهبرداری تصادفی صفات تحلیل میکنند؛ بهطوریکه هر صفت فقط یک بار انتخاب میشود
jackknifeدیکشنری انگلیسی به فارسیجک نایف، بازو بسته شونده، چاقوی بزرگ جیبی، بدنبال، تا شو، قلمتراش، با چاقو بریدن، شیرجه رفتن
jackknifeدیکشنری انگلیسی به فارسیجک نایف، بازو بسته شونده، چاقوی بزرگ جیبی، بدنبال، تا شو، قلمتراش، با چاقو بریدن، شیرجه رفتن