جکتسلغتنامه دهخداجکتس . [ ج َ ت َ ] (اِ) در علم طب ، آنچه از شهور و سنین آن بر ادویه فرض کنند. (تحقیق ماللهند ص 179).
socketsدیکشنری انگلیسی به فارسیپریز برق، پریز، حفره، کاسه، حدقه، بوشن، جا، خانه، گوده، جای شمع، کاسه چشم