jeerدیکشنری انگلیسی به فارسیخنده دار، مسخره، طعنه، طنز، ریشخند، استهزاء، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن
حَیّهSerpens, Ser, Serpentواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی استوای آسمان، در همسایگی صورت بزرگ حوّا، که ستارههای نسبتاً کمنور آن به شکل ماری بزرگ تصور میشود
jeersدیکشنری انگلیسی به فارسیخنده دار، مسخره، طعنه، طنز، ریشخند، استهزاء، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن
jeersدیکشنری انگلیسی به فارسیخنده دار، مسخره، طعنه، طنز، ریشخند، استهزاء، سخن مسخره امیز گفتن، هو کردن