jitterدیکشنری انگلیسی به فارسیترسناک، با عصبانیت سخن گفتن، عصبانی شدن، با عصبانیت رفتار کردن، عصبانی بودن
لغزش 1jitterواژههای مصوب فرهنگستانتغییرات کوتاهمدت و اتفاقی در زمانبندی و فاز نشانکها/ سیگنالهای ارسالی که به خطا و اختلال در همزمانسازی منجر میشود
jitteredدیکشنری انگلیسی به فارسیترسناک، با عصبانیت سخن گفتن، عصبانی شدن، با عصبانیت رفتار کردن، عصبانی بودن
jitteredدیکشنری انگلیسی به فارسیترسناک، با عصبانیت سخن گفتن، عصبانی شدن، با عصبانیت رفتار کردن، عصبانی بودن