yowlدیکشنری انگلیسی به فارسییوال، زوزه، زوزه کشیدن، صداهای ناهنجار ایجاد کردن، ناله و شیون کردن، عوعو کردن
زؤوللغتنامه دهخدازؤول . [ زُ ئو ] (ع مص ) زال زوالاً و زؤولاً و زویلاًو زولاً و زولاناً؛ درگشتن و دور گردیدن از جای . (منتهی الارب ). زوال . (ناظم الاطباء). رجوع به زوال شود.