jumbleدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالت کشیدن، شلوغی، کیک کوچک شبیه حلقه، درهم امیختگی، تکان تکان خوردن، مخلوط کردن
jumbleدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالت کشیدن، شلوغی، کیک کوچک شبیه حلقه، درهم امیختگی، تکان تکان خوردن، مخلوط کردن
jumbleدیکشنری انگلیسی به فارسیخجالت کشیدن، شلوغی، کیک کوچک شبیه حلقه، درهم امیختگی، تکان تکان خوردن، مخلوط کردن