چپقی شمعspark plug cap, spark plug connector, plug lead connector, plug capواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که سیم شمع را به شمع اتصال میدهد
چکه چکهلغتنامه دهخداچکه چکه . [ چ ِک ْ ک َ چ ِک ْ ک َ ] (ق مرکب ) قطره قطره . چیکه چیکه . (در بسیاری لهجه ها). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود.
توتینرانkayaker, kayakist, kayakmanواژههای مصوب فرهنگستانفردی که در توتین پارو میزند یا ورزشکاری که به توتینرانی میپردازد
kayoدیکشنری انگلیسی به فارسیکایو، ضربه فنی، ناکاوت، ضربت قاطع، از پا در اوردن، ناک اوت کردن، ویران کردن، ضربه فنی کردن
چه وقتگویش خلخالاَسکِستانی: kayni دِروی: kayni شالی: keyni کَجَلی: če vaxt کَرنَقی: key کَرینی: key/keyni کُلوری: kayni گیلَوانی: kay لِردی: keyni
kayoدیکشنری انگلیسی به فارسیکایو، ضربه فنی، ناکاوت، ضربت قاطع، از پا در اوردن، ناک اوت کردن، ویران کردن، ضربه فنی کردن