کوره، اجاق، در کوره پختن
کورهای دمابالا برای پخت بدنههای سرامیکی یا تفجوشی متـ . پزاوه
چسبیده، صدای جرنگ چسبیدن، پیوستن، وفادار بودن
کلن
کلینت
کله
کلم
kilnhole
kilnstick
کولمن
kilnrib
کوره ها، کوره، اجاق، در کوره پختن
kiln
firebox, kiln
brickkiln