کل کللغتنامه دهخداکل کل . [ ک ُ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان آسمان آباد است که دربخش شیروان چرداول شهرستان ایلام واقع است و 400 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کل کللغتنامه دهخداکل کل . [ ک ُ ک ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کلیایی بخش سنقر کلیایی است که در شهرستان همدان واقع است و 285 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
کل کلفرهنگ فارسی عمیدپرگویی؛ پرحرفی؛ بحث بیهوده.⟨ کلکل کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] پرگویی کردن و سر یکدیگر را به درد آوردن.
دزدسالاریkleptocracy/ cleptocracy, kleptarchyواژههای مصوب فرهنگستاننظام سیاسی فاسدی که در آن حکومت حتی بدون تظاهر به پاکدامنی، موجبات دزدی اموال عمومی و کسب درآمد و امتیازهای ویژه را برای دولتمردان و افراد وابسته به آنان فراهم میآورد
سحابی کلاینمن ـ لوKleinmann-Low Nebula, KL Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانمنبعی نیرومند و گسترده از تابش فروسرخ که در پشت سحابی جبار قرار دارد
دزدانگلیkleptoparasitismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی زندگی انگلی که در آن انگل غذای خود را از سایر اندامگانها میدزدد
دزدیبارگیkleptomaniaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی اختلال در مهار تکانه که در آن فرد قادر به مقاومت در برابر میل به سرقت اشیایی که به آنها نیاز ندارد نیست