کینگ
کلینیک، سلول زندان، جلنگ جلنگ صدا کردن، بصدا دراوردن
چسبیده، صدای جرنگ چسبیدن، پیوستن، وفادار بودن
کشتن، قتل، توفیق ناگهانی، کشنده دلربا
cluing، گلوله کردن، بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
کشتن، قات قات کردن
جوجه اردک زشت
چاق شدن، پابند زدن
خرد کن
بی نظیر