کموللغتنامه دهخداکمول .[ ک ُ ] (ع مص ) کمال . انجام یافتن و تمام شدن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). انجام یافتن و تمام شدن . (آنندراج ). و رجوع به کمال شود.
قموللغتنامه دهخداقمول . [ ] (اِخ ) از بلاد معتبر ترسیان و ایغور است . رجوع به نزهة القلوب ج 3 ص 257 شود.