چکه چکهلغتنامه دهخداچکه چکه . [ چ ِک ْ ک َ چ ِک ْ ک َ ] (ق مرکب ) قطره قطره . چیکه چیکه . (در بسیاری لهجه ها). قطره های آب یا هر مایع دیگر که پی در پی چکد. رجوع به چکه شود.
کپه کپهلغتنامه دهخداکپه کپه . [ ک ُپ ْ پ َ / پ ِ / ک ُپ ْ پ َ / پ ِ ] (ق مرکب ) توده توده انباشته . (فرهنگ فارسی معین ).تَل تَل . توده های متعدد و پراکنده گرد هم . کوت کوت .
کح کحلغتنامه دهخداکح کح . [ ک ُ ک ُ / ک َح ْ ح ُ ک ُ ] (اِ صوت ) اسم آواز سرفه . (یادداشت مؤلف ). حکایت صوت سرفه . حکایت صوت کحة. اه و اه . سرفان سرفان . سرف سرف .
کمانگیری ژاپنیkyudoواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کمانگیری که هدف از آن بهبود تمرکز و هماهنگی عصبیـ عضلانی است و خاستگاه آن ژاپن است