فراخرودهlarge intestineواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از لولۀ گوارش پستانداران که بین باریکروده و مخرج قرار دارد و شامل کورروده و پسروده و راستروده است
largeدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگ، وسیع، درشت، فراوان، حجیم، هنگفت، پهن، جامع، سترگ، جادار، لبریز، کامل، بسیط
largeدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگ، وسیع، درشت، فراوان، حجیم، هنگفت، پهن، جامع، سترگ، جادار، لبریز، کامل، بسیط
enlargeدیکشنری انگلیسی به فارسیبزرگنمایی کنید، بزرگ کردن، با تفصیل شرح دادن، توسعه دادن، وسیع کردن، بسط دادن