latests
آخرین، بعدی
منفجر شد، ریشخند کردن، سرفرود آوردن، بیشعور دانستن، ولگردی کردن
latite
طول کشید، طول کشیدن، دوام داشتن، دوام کردن، به درازا کشیدن، پایستن
لتد. [ ل َ ] (ع مص ) زدن به مشت کسی را. (منتهی الارب ).