لندشلغتنامه دهخدالندش . [ ل ُ دِ ] (اِمص ) سخن کردن در زیر لب از غایت غضب . (آنندراج ). رجوع به لند و به لندیدن شود.
لئونیداسلغتنامه دهخدالئونیداس . [ ل ِ ءُ ] (اِخ ) نام مردی مربی و لله ٔ اسکندر و از اقربای المپیاس زن فیلیپ (مادر اسکندر). (ایران باستان ج 2 ص 1217).