laymanدیکشنری انگلیسی به فارسیشخص غیر روحانی، شخص عامی، شخص غیر وارد، ناویژه کار، خارج از حرفه یا فن خاصی
نمسنج لیمن ـ آلفاLyman-alpha hygrometerواژههای مصوب فرهنگستاننمسنجی که با جذب تابش بهکمک بخار آب در خط لیمن ـ آلفا، یعنی خط گسیل اتمی هیدروژن در 121/567 نانومتر، کار میکند
پیلمنلغتنامه دهخداپیلمن . [ ل ِ م ِ ] (اِخ ) نام چند تن از پادشاهان خطه ٔ قدیم پافلاگونیا که نام جدید آن قسطمونیا است . (قاموس الاعلام ترکی ).
چلمنلغتنامه دهخداچلمن . [ چ ُ م َ ] (ص ) چِل . در تداول عامه ، کسی که زود فریب خورد. گول . در اصطلاح عوام ؛ مرادف پخمه و پپه و پفیوز است . فریب خوار. آنکه به فریب مال وی توان ستد.غَیّی . نادان . سفیه . ابله . هپل هپو. ضعیف عقل . دبنگ . هالو. خل . و رجوع به پخمه و پپه و چل و چلمنی شود.
لچمنلغتنامه دهخدالچمن . [ ] (اِخ ) نام برادر رام یا رامچند و این رام پسر و ولیعهد محبوب راجه ٔ جسرت و یکی از اوتاد یعنی مظاهر پروردگار یا خود پروردگار که بصورت شیر برای تنبیه دیوان مردم خوار به زمین آمد. (سبک شناسی ج 3 ص 264)