leadedدیکشنری انگلیسی به فارسیسرباز، رهبری کردن، سوق دادن، هدایت کردن، سرب پوش کردن، با سرب اندودن، بردن، بران داشتن، راهنمایی کردن
لذیذ (لذتبخش)فرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ذیذ (لذتبخش)، نشاطآور، لذتبخش، نیروبخش، ارضاکننده، سرگرمکننده خوشمزه ◄ پرمزه
leadedدیکشنری انگلیسی به فارسیسرباز، رهبری کردن، سوق دادن، هدایت کردن، سرب پوش کردن، با سرب اندودن، بردن، بران داشتن، راهنمایی کردن
leadedدیکشنری انگلیسی به فارسیسرباز، رهبری کردن، سوق دادن، هدایت کردن، سرب پوش کردن، با سرب اندودن، بردن، بران داشتن، راهنمایی کردن