ساختار لوویسLewis structure, electron-dot formula, Lewis formulaواژههای مصوب فرهنگستاننوعی فرمول ساختاری که در آن الکترونها با نقطه نشان داده میشوند
لوش لوشلغتنامه دهخدالوش لوش . (ص مرکب ) پاره پاره : گر بجنبد در زمان گیردش گوش بر زمین زن تا که گردد لوش لوش .عیوقی .
برگهای فراهمwhorled leaves, verticillate leavesواژههای مصوب فرهنگستانسه یا چند برگ که بر روی یک گره قرار دارند
برگهای متناوبalternate leavesواژههای مصوب فرهنگستانبرگهایی که شیوۀ قرار گرفتن آنها بر روی ساقه به نحوی است که هر دو برگ پشتسرهم بر روی یک خط مستقیم نیستند
cleavesدیکشنری انگلیسی به فارسیشکاف دارد، شکافتن، پیوستن، قطع کردن، جدا کردن، شکستن، چسبیدن، تقسیم شدن، ور امدن