تقاطع همسطح پیادهfootpath level crossing, FPواژههای مصوب فرهنگستانتقاطع همسطحی که فقط برای عابر پیاده طراحی شده است
levelدیکشنری انگلیسی به فارسیسطح، میزان، تراز، سویه، هم تراز، سطح برابر، هدف گیری، الت ترازگیری، یک دست، ترازسازی، تراز کردن، مسطح کردن یاشدن، نشانه گرفتن، مسطح کردن، هموار، مسطح، مساوی، هم پایه، یک نواخت، مستوی