نیمعمر جزئیpartial half-lifeواژههای مصوب فرهنگستانزمان لازم برای نصف شدن میزان پرتوزایی یک نمونۀ پرتوزا ازطریق یکی از حالتهای واپاشی
لوـ لوlo-lo, lift-on lift-offواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بارگیری و تخلیه، بهویژه در کشتیهای بارگُنجی، که در آن از جرثقیل برای جابهجایی بار استفاده میشود
seizeدیکشنری انگلیسی به فارسیتصاحب کردن، ضبط کردن، غصب کردن، مصادره کردن، بتصرف آوردن، قاپیدن، توقیف کردن، دچار حمله شدن، درک کردن، مبتلا کردن