لیبره ها، رد و بدل، جامه، علیق اسب، تحویل، تسلیم، لباس مستخدم، جیره
کبد، شبیه جگر، مبتلا به مرض جگر
leverets، خرگوش کوچک، بچهء خرگوش یکساله
کبد، در کسوت، دارای لباس
unliveries
قرص های قرمز
پیش بینی ها
تحویل، تسلیم، رهایی، تفویض