رگهسارlodeواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای دارای رگهها و رگچهها و نهشتههای افشان یا بِرِشهای صفحهای (planar breccia)
لودگیلغتنامه دهخدالودگی . [ ل َ / لُو دَ / دِ ] (حامص ) صفت لوده . کار لوده . ظرافت . مزاح . مزّاحی . مسخرگی . و فرق لودگی و مسخرگی آن است که مسخره کارش چون شغلی است و لوده تنها برای لذت خود و دیگران لودگی کند. چکگی . || بددهن
رگهسار مادرmother lodeواژههای مصوب فرهنگستان1. واحد اصلی کانیسازیشدهای که خود ممکن است بهلحاظ اقتصادی ارزشمند نباشد، اما رگههای ارزشمند قابل استخراجی از آن منشعب شده باشد 2. ذخیرهای معدنی که کانساری آبرفتی از آن مشتق شده باشد؛ سنگ مادر یک ذخیرة آبرفتی (placer)
رگة قطعکنندهcross vein,caunter lodeواژههای مصوب فرهنگستانرگهای که رگة مهمتر یا بزرگتری را قطع میکند