ماشینکاری شعلهایflame machiningواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی در برشکاری اُکسیسوخت گازی که در آن قطر قطعهها را، درحالیکه زاویة برخورد شعله با قطعه تند یا مماس است، با استفاده از جریان کمفشار اکسیژن کم میکنند
مخننلغتنامه دهخدامخنن . [ م ُ خ َن ْ ن ِ ] (ع ص ) مُخَنِّنِة. سال فراخ . (ناظم الاطباء). رجوع به ماده ٔ بعد شود.
مسننلغتنامه دهخدامسنن . [ م ُس َن ْ ن ِ ] (ع ص ) تیزکننده و روشن و تابان کننده ٔ کارزار و مانند آن . || آراسته کننده و نیکوکننده ٔ سخن را. || راست کننده نیزه را بسوی کسی . (از منتهی الارب ). || دندانپزشک . دندانساز. || سنت گذار. (یادداشت مرحوم دهخدا).
ماشینکاری شعلهایflame machiningواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی در برشکاری اُکسیسوخت گازی که در آن قطر قطعهها را، درحالیکه زاویة برخورد شعله با قطعه تند یا مماس است، با استفاده از جریان کمفشار اکسیژن کم میکنند