مقومیلغتنامه دهخدامقومی . [ م ُ ق َوْ وِ ] (ص نسبی ) یحیی بن حکیم به این انتساب شهرت دارد. (از انساب سمعانی ). رجوع به یحیی شود.
مقومیلغتنامه دهخدامقومی . [ م ُ ق َوْ وِ ] (حامص ) تقویم نویسی . تقویم دانی . استخراج تقویم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محاسبه کردن وقت ها و حساب کواکب . سنجیدن قرب و بعد و ارتفاع ستارگان : درمقومیش اشکال بود که هست یانه . (چهارمقاله ص 96</
مقومیفرهنگ فارسی معین(مُ قَ وِّ) [ ع - فا. ] (حامص .) 1 - راست کنندگی ، قایم کنندگی . 2 - قیمت کنندگی ، ارزیابی . 3 - تقویم نویسی .