produceدیکشنری انگلیسی به فارسیتولید کردن، محصول، فرزند، ارائه دادن، زاییدن، بسط دادن، ایجاد کردن، عمل اوردن، ساختن
producesدیکشنری انگلیسی به فارسیتولید می کند، تولید کردن، ارائه دادن، زاییدن، بسط دادن، ایجاد کردن، عمل اوردن، ساختن