masteredدیکشنری انگلیسی به فارسیتسلط یافته، استاد شدن، ماهر شدن، خوب یاد گرفتن، تسلط یافتن بر، رام کردن
متریلغتنامه دهخدامتری . [ م ِ ] (ص نسبی ) منسوب به متر.- دستگاه متری ، سیستم متری ؛ به موجب قانونی که در سال 1304 هَ . ش . (1926 م .) از مجلس شورای ملی گذشت ، سیستم متری در ایران رسمی شناخته شد و