maulدیکشنری انگلیسی به فارسیماله، توپوز، چکش چوبی، تخماق، چماق، گرز، له کردن، صدمه زدن، با چکش زدن یا کوبیدن
پوشانش قالبmould coating, mould facing, mould dressingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد پوششی مقاوم بر روی قالبهای عموماً ماسهای برای جلوگیری از برهمکنشهای حرارتی یا شیمیایی یا فیزیکی مواد مذاب و قالب
قالب نیمهدائمیsemi-permanent mould/ semi permanent mouldواژههای مصوب فرهنگستانقالبی که در آن از ماهیچههای ماسهای استفاده میشود متـ . قالب ماژه * «ماژه» از ادغام «ماسه» و «ریژه» (قالب دائمی فلزی) ساخته شده است.
الگوmould/ moldواژههای مصوب فرهنگستاننمونة ساختهشدة دقیقاً متناظر با اجزای شناور که برای شکلدهی و برش نهایی اجزای شناور از آن استفاده میشود
بازار بزرگmall, shopping mallواژههای مصوب فرهنگستانفضایی سرپوشیده یا سرباز که خودرو اجازة رفتوآمد در آن ندارد و دربردارندة شمار بسیاری مغازه و فروشگاه و غذاخوری است
روکشکاری گرمmould cure retreading, hot cap, mould cure, hot retreading, remouldingواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن رویۀ خام را بر مَنجید سابخورده میکشند و سپس در قالب گرم میپزند
maulsدیکشنری انگلیسی به فارسیماله، توپوز، چکش چوبی، تخماق، چماق، گرز، له کردن، صدمه زدن، با چکش زدن یا کوبیدن
maulsدیکشنری انگلیسی به فارسیماله، توپوز، چکش چوبی، تخماق، چماق، گرز، له کردن، صدمه زدن، با چکش زدن یا کوبیدن