25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
interventionist
intervenular
interventive
interveniency
nondamaging
premodeling
بیشتر بدانید
enfettering
صف نشین
ثبتشده
autophonoscope
خسته خر
Julius Winfield Erving
جستوجوی دقیق
meddlement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مداخله
جستوجوی همآوا
middlemen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
واسطه ها، واسطه، دلال، نفر وسط صف، ادم میانه رو