اشاره، ذکر، تذکر، یاداوری، یادکرد، ذکر کردن، نام بردن، اشاره کردن
نعناع، سکه زدن، اختراع کردن، جعل کردن، ضرب کردن
قابل ذکر است
بدون ذکر
قابل ذکر بودن
اشاره گر
ذکر کردن، نام بردن، اشاره کردن
mention
caution, mention
تعامل
فراماسونری
مقدمه
تجدید حیات