ارشادگریmentoringواژههای مصوب فرهنگستانحمایت کردن از افراد کمتجربه و مشاوره دادن به آنها با هدف ایجاد پیشرفت در کارشان
آموزگاردیکشنری فارسی به انگلیسیeducator, instructor, mentor, mistress, preceptor, schoolteacher, teacher
تخمیرگاهfermenter/ fermentorواژههای مصوب فرهنگستانمحفظهای که در آن فرایند تخمیر هوازی یا بیهوازی انجام میشود