بازیکن میانیhalfback, half, midfielder, midfieldواژههای مصوب فرهنگستانبازیکنی که در بعضی از بازیهای میدانی و گروهی مطابق با آرایش تیمی وظایفی مانند بازیسازی و توپرسانی و تخریب بازی حریف و مشارکت در دفاع و حمله بر عهدۀ اوست متـ . میانی 1
بازیکن میانیhalfback, half, midfielder, midfieldواژههای مصوب فرهنگستانبازیکنی که در بعضی از بازیهای میدانی و گروهی مطابق با آرایش تیمی وظایفی مانند بازیسازی و توپرسانی و تخریب بازی حریف و مشارکت در دفاع و حمله بر عهدۀ اوست متـ . میانی 1
بازیکن میانیhalfback, half, midfielder, midfieldواژههای مصوب فرهنگستانبازیکنی که در بعضی از بازیهای میدانی و گروهی مطابق با آرایش تیمی وظایفی مانند بازیسازی و توپرسانی و تخریب بازی حریف و مشارکت در دفاع و حمله بر عهدۀ اوست متـ . میانی 1