ministerدیکشنری انگلیسی به فارسیوزیر، وزیر مختار، خدمت کردن، کشیش کمک کردن، بخش کردن، عبادت کردن، پرستاری کردن
ministerدیکشنری انگلیسی به فارسیوزیر، وزیر مختار، خدمت کردن، کشیش کمک کردن، بخش کردن، عبادت کردن، پرستاری کردن