miresدیکشنری انگلیسی به فارسیخزه ها، باتلاق، لجن، گل وشل، کثافت، گرفتاری، باطلاق، در منجلاب فرو بردن، در گل فرو بردن یا رفتن
admiresدیکشنری انگلیسی به فارسیتحسین می شود، حظ کردن، تحسین کردن، پسند کردن، مورد شگفت قراردادن، در شگفت شدن، تعجب کردن، متحیر کردن