دلم برات تنگ شده
میتره
عاقبت
جمع آوری شده، جمع اوری کردن، جمع شدن، فرا خواندن
رمز و راز، راز، معما، سر، رمز، هنر، لغز، حرفه، پیشه، شبیه، خفا، صنعت
«رازنهان» «رازگویه» «رازین»