پیمودگیلغتنامه دهخداپیمودگی . [ پ َ / پ ِ دَ / دِ ] (حامص ) حالت و چگونگی پیموده . رجوع به پیموده شود.
مداءلغتنامه دهخدامداء. [ م ِ ] (ع مص ) پر کردن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مماداة. رجوع به مماداة شود.
مدادلغتنامه دهخدامداد. [ م َدْ دا ] (ع اِ) در گیاه شناسی ، یکی از اقسام یونجه که به نام یونجه ٔ وحشی موسوم است . (فرهنگ فارسی معین ). || (ص ) مدادفروش . مدادی . (از متن اللغة). || اسبی که گام فراخ و بلند می گذارد. (ناظم الاطباء).