multipliersدیکشنری انگلیسی به فارسیضرب کننده ها، ضرب کننده، افزاینده، چند برابر کننده، مضروب فیه، تکثیر کننده، ماشین حساب، دستگاه تقویتکننده، افزایش دهنده، فاکتور، وسیله افزایش
گذر نماcover passواژههای مصوب فرهنگستانگذر جوش ناشی از لایههای رویی یک جوش چندگذره (multi-pass weld) در سمت جوشکاری
توالی مقطع عرضیcross-sectional sequenceواژههای مصوب فرهنگستانترتیبی که در آن گذرهای جوش چندگذر (multi-pass weld) را باتوجهبه مقطع عرضی جوش ایجاد میکنند
توالی پلهای متقارنblock sequenceواژههای مصوب فرهنگستانترتیبی در جوشکاری، مرکب از توالی طولی و توالی مقطع عرضی، برای جوشهای چندگذر (multi-pass weld) پیوسته، که در آن تکههای جدا از هم بهطور کامل یا نسبی پیش از جوش تکههای میانی جوش داده میشوند