شرکت چندملیتیmultinational company, MNC, multinational organizationواژههای مصوب فرهنگستاننوعی شرکت فرامرزی که در کشورهای مختلف نمایندگی دارد و هر نمایندگی از استقلال عمل برخوردار است
ستاد چندملیتیmultinational staffواژههای مصوب فرهنگستانستادی متشکل از کارکنان دو یا چند ملیت در قالب ساختاری از یک ائتلاف یا اتحاد
صحنۀ عملیات چندملیتیmultinational operation theatreواژههای مصوب فرهنگستانمنطقهای جغرافیایی از جنگ که فرمانده رزمی برای اجرای مأموریت یا پشتیبانی ویژه تعیین میکند؛ این منطقه با توجه به نیروهای مختلف جنگ انتخاب میشود
فرمانده عملیات چندملیتیmultinational operation commanderواژههای مصوب فرهنگستانفرمانده رزمی که از سوی یک کشور برای فرماندهی نیرو در صحنۀ عملیات چندملیتی منصوب میشود
نیروهای عملیات چندملیتیmultinational operation forcesواژههای مصوب فرهنگستاننیروی نظامی مرکب از عناصری از نیروهای نظامی دو یا چند کشور همپیمان برای اجرای یک مأموریت واحد