25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
municipalities
بلدية
municipalized
municipalizing
municipalize
رييس البلدية
بیشتر بدانید
chertiest
نرم اندامی
زخم زفن
embowel
مرزة
بنت قنسول (گیاه شناسی)
جستوجوی دقیق
municipality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شهرداری، شهردار، شهر یا بخشی که دارای شهرداری است
جستوجوی متن
شهردارای شهرداری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
municipality
شهرک دارای شهرداری
دیکشنری فارسی به انگلیسی
municipality
جستوجوی همقافیه
intermunicipality
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میانجیگری