مگسMusca, Mus, Flyواژههای مصوب فرهنگستانصورت فلکی کوچک آسمان جنوبی (southern sky) نزدیک بهصورت بارز صلیب جنوبی
خیز مومیmyxedema, solid edema, mucous edemaواژههای مصوب فرهنگستانتورم خشک و موممانند پوست که همراه با رسوبات گلیکوزامینوگلیکان در پوست یا سایر بافتهاست
موقظلغتنامه دهخداموقظ. [ ق ِ ] (ع ص ) بیدارکننده . (یادداشت مؤلف ) : و للصبا عبث بالثوب تجذبه عنا کموقظة بالرفق وسنانا.ابوالعلاء معری .